میلاد استاد همایی
استاد سیّدجمال الدین همایی در 13 دی ماه 1278 ش در اصفهان و در کانون گرم خانواده ای دانش پرور و اهل فضل و ادب چشم به جهان گشود. پدر وی «طَرَب شیرازی» و پدر بزرگش «همای شیرازی» هر دو از شاعران به نام و گران سنگ دوره خود بشمار می آیند. استاد همایی درباره تولدخویش می نویسد: «ولادت من حوالی سحرگاه شب چهارشنبه غُرّه رمضان 1317 ق مطابق 13 دی ماه (جدی) 1278 ش... در محله پاقلعه (از محلات جنوب شرقی اصفهان) در خانه موروثی پدر اتفاق افتاده است... . نام اصلی که پدر بر بنده نهاده و در پشت کلام اللّه مجید ثبت کرده جلال الدین است و نام خانوادگی همایی. امّا به قاعده معمول فارسی که در اسامی ای از قبیل جلال الدین و کمال الدین... مضاف الیه را حذف می کنند و جلال و کمال.. می گویند، مضاف الیه آن حذف شده و در شناسنامه هم به صورت جلال آمده است...

آغاز تحصیل

استاد همایی درس خواندن را از چهار ـ پنج سالگی نزد پدر و مادر فرهیخته خویش آغاز کرد. قرائت قرآن، ادعیه وارد شده، گلستان و غزلیات حافظ را از مادر آموخت. آن گاه او را به مکتب سپردند تا اصول دین و اخلاق و آداب اسلامی را فرا گیرد. وی در این باره می گوید: در نزدیکی منزل ما زنی بود صالح و عابد و خداپرست به نام «نبات بیگم» مشهور به «ملاباجی». وی... با محبّت و مهربانی، اصول و فروع دین و آداب وضو و نماز و روزه و... به من آموخت. البته این دروس را در خانه نیز پیش پدر و مادرم فرا گرفته بودم و او همان یاد گرفته ها را تکمیل می کرد... من در مدّت قلیلی در مکتب ملاباجی عمّ جزء [جزء سی ام قرآن] را تمام کردم و به خاطر دارم که پس از اتمام آن مادرم شخصا به مکتب آمد و یک کلّه قند شهری با یک دست لباس زنانه با بشقابی نقل بادام به ملاباجی هدیه کرد.

ادامه و تکمیل آموزش

استاد همایی شش ـ هفت ساله بود که به همراه برادر بزرگش به مکتب میرزا عبدالغفار پاقلعه ای رفت. وقتی در همان روز اوّل به اشاره استاد با صدای رسا و صحیح اوّلین شعر دیوان حافظ را خواند، مورد تشویق استاد قرار گرفت. وی به پدر استاد همایی نوشت: «قدر این کودک را بدانید». در سال 1326 به مدرسه حقایق و پس از یک سال اقامت در آنجا به مدرسه «قدسیه» روانه شد در آن جا حساب و هندسه جدید و اندکی تاریخ و جغرافیا آموخت. در همین دوره به منظور آموزش خط، علاوه بر حضور در خدمت مرحوم میرزا حسن قدسی از محضر ملا محمد تقی کاتب خوش نویسی آموخت و از اواخر سال 1328 استاد همایی به مدرسه «نیماورد» نقل مکان کرد و تا سال 1348 به مدّت بیست سال در آن مدرسه مشغول تحصیل علوم اسلامی شد.

استادان مرحوم همایی

مرحوم جلال الدین همایی از سال 1330 تحصیل علوم اسلامی را در محضر استادان به نام آن روزگار حوزه اصفهان شروع کرد. در خدمت آقا شیخ علی یزدی مُغنی، مُطوّل و قسمتی از شرح لمعه را خواند و قسمتی از باب های آخر مُغنی و شرحِ نَظّام و پاره ای دیگر از متون ادبیات عرب را در محضر حاج سید کاظم کروندی تحصیل کرد. آخوند ملا عبدالکریم گزی شرایعِ محقق و مکاسبِ شیخ انصاری را به او آموخت. شرح باب حادی عشر و رجال و علم درایه را از خدمت میرزا احمد اصفهانی و کتاب قوانین الاصول را نزد آقاسید مهدی دُرچه ای و قسمتی از فقه و اصول را نزد حاج میر محمد صادق خاتون آبادی تلمّذ کردند. در بین استادان فقه و اصولِ ایشان، آیت اللّه سید محمد باقر دُرچه ای حقّی عظیم بر گردن استاد همایی دارد؛ چرا که مدّت دوازده سال در درس های خارج اصول و فقه او شرکت می کرد .

تحصیل علوم عقلی

علاوه بر تحصیل زبان و ادبیات عرب و فقه و اصول، مرحوم استاد همایی علوم عقلی را نیز در خدمت مشاهیر عصرخود فرا گرفت. از جمله استادان ایشان در علوم عقلی شیخ محمّد خراسانی است که مرحوم همایی حدود هیجده سال نزد ایشان امّهات متون فلسفی و عرفانی مانند شرح شمسیه و شرح منظومه و شرح هدایه و اشارات و شفا و اسفار و شرح نصوص و شرح مفتاح الغیب قونوی را تحصیل کرد. کلیّاتقانون را نزد شیخ محمّد حکیم و قسمت معالجات قانون را نزد حاج میرزا علی شیرازی و دو دوره هیأت مسطحه استدلالی و خلاصة الحساب شیخ بهایی را نزد حاج آقا رحیم ارباب و دوره کامل فن نجوم و معرفة التقویم را در حضور ملا عبدالجواد آدینه ای فرا گرفت. از دیگر استادان معقول استاد همایی شیخ اسداللّه حکیم قمشه ای است که سال ها از محضر ایشان استفاده کرده اند.

نیل به درجه اجتهاد

بر اثر سخت کوشی های مستمر طولی نکشید که استاد همایی به دریافت چند فقره اجازه روایت و اجتهاد از علمای بزرگ عصر نایل آمد که از آن جمله است:
اجازه روایت از آیت اللّه حاج شیخ مرتضی آشتیانی؛ اجازه روایت و اجتهاد از آیت اللّه شیخ محمّد حسین فشارکی که از فقهای بزرگ و مدرسانِ بنام حوزه اصفهان بوده اند، اجازه روایت و اجتهاد از آیت اللّه سیّد محمّد نجف آبادی (م 1358 ق)؛ اجازه اجتهاد از آیت اللّه حاج میرزا عبدالحسین سید العراقین خاتون آبادی (م 1350 ق)؛ اجازه اجتهاد از آیت اللّه میرزا ابوطالب محتشمی که از علمای کم نظیر در زمینه تسلط به علوم اسلامی بودند.

تدریس در مدارس جدید

تدریس در مد ارس جدید را استاد همایی در حدود سال 1300 ش آغاز کردند. ابتدا در مدرسه صارمیه ـ که اوّلین دبیرستان شش کلاسه اصفهان بود ـ به تدریس فلسفه و ادبیات فارسی و عربی پرداخت. در سال 1307 ش از اصفهان به تهران آمد و به طور رسمی در وزارت معارف مشغول به کار شد و به منظور تدریس راهیِ تبریز شد و تا سال 1310 در این شهر به تدریس فلسفه و ادبیات مشغول بود. پس از آن دوباره به تهران منتقل شد و در مدرسه دارالفنون، دبیرستان شرف مظفری و دبیرستان نظام به تدریس ادبیات پرداخت. در سال 1314 به دانشگاه راه یافت و سال ها در دوره دکتری دانشکده های حقوق و ادبیات تدریس کرد و دوبار جهت تدریس در دانشگاه بیروت و لاهور فرا خوانده شد و مدتی نیز عضو فرهنگستان ایران بود. سرانجام پس از 45 سال تدریس در سال 1345 ش بازنشسته شد و از آن به بعد تا آخر عمر به تألیف و تکمیل تحقیقات پرداخت.

وفات استاد همایی

قوای جسمانی استاد همایی به دنبال عمری تلاش بی وقفه علمی، اعم از تدریس و تألیف، کم کم رو به ضعف نهاد؛ به گونه ای که در سی سال آخر عمر از «برونشیت» مزمن رنج می برد. امّا از اواسط پاییز سال 1358 بیماری استاد همایی شدّت بیشتری پیدا کرد، به گونه ای که خود ایشان بارها در این ایام به فرزندانش یادآور شده بودند که «من چند روزی از ماه رمضان مهمان شما هستم». حتی چند روزی قبل از وفات ایشان ماده تاریخی برای خود می سازد و آن را در کنار یادداشت هایش قرار می دهد و سال وفات خود را با این عبارت بیان می کند: «ز آشیانه تن شد رها همایی» که به حساب ابجد سال 1400 ق می شود.
سرانجام استاد همایی ساعت 9 شب شنبه بیست و هشتم تیرماه 1359 ش (مطابق 6 رمضان 1400 ق) بر اثر عارضه قلبی چشم از جهان فرو می بندد. طبق وصیت استاد پیکر او را فردای همان روز به زادگاهش اصفهان منتقل می کنند و در تکیه «لسان الارض» به خاک می سپارند.

آخرین شعر استاد همایی

آخرین شعر استاد همایی «پایان شب سخن سرایی» نام دارد که در ضمن آن وصف حال خودش را در روزهای پایان زندگی توصیف می کند، آن گاه به فرزندان و نوادگانش اندرزهایی می دهد. این شعر که در قالب مثنوی و در هفتاد بیت سروده شده است، به وصیت نامه منظوم استاد همایی معروف است. در بخشی از آن فرزندانش را به بردباری در ماتمش فرا می خواند و می گوید:
از من به بهشت دور باشید
گر چهره به ماتمم خراشید
آن گاه همه آنها را به هم رازی و دمسازی و جلب رضای مادر تشویق می کند و به نوادگانش توصیه می کند در کسب علم و معرفت بکوشند و جوانی را به بیهودگی نگذرانند. در پایان با دعا به فرزندانش آنها را به خدا می سپارد و از درگاه ربوبی برای خود طلب مغفرت و آمرزش می کند.
یا رب به در تو آمدم شرمنده
از بارگناه سر به زیر افکنده
من بنده عاصیم تو مولای کریم
عفو از تو روا بود، گناه از بنده

تخلّص همایی

استاد جلال الدین همایی درباره انتخاب تخلّص شعری خرد می گویند:
«رسم پیشینگان بر این بود که تخلّص شاعر مبتدی را استادان پیش قدم معیّن می کردند من از حدود چهارده سالگی که به مقتضای طبع موزون سخنی می بافتم، به منتخب حدیقه سنایی که هزار و یک بیت است، علاقه شدید داشتم و آن را از بر کرده بودم. عمّ بزرگوارم میرزا محمّد «سها» که پیشوای شعرای اصفهان بود و در این فن سمت استادی بر من داشت، فرمود که به تناسب سنایی تخلّص «سنا» اختیار کنم. من نیز به احترام گفته او این تخلّص را تا امروز تغییر نداده ام. فقط گاهی با کلمه همایی تخلص کرده ام».
چو شد روان عمادی به من گذاشت شرف
چو رفت جان سنایی به من بماند «سنا»

فعالیت های علمی و ادبی

استاد جلال الدین همایی علاوه بر تدریس و تحقیق و تألیف در کارهای علمی مهمّی که در زمان حیات ایشان انجام می یافت در حدّ امکان شرکت داشتند، به عنوان مثال استاد همایی در سال های 1319 و 1320 در تهیه مطالب و تراجم احوال و تنظیم و تألیف قسمتی از حرف «الف» لغت نامه ارزشمند دهخدا به مرحوم علی اکبر دهخدا کمک کردند و در سال 1321 به عضویت فرهنگستان درآمدند. پس از ایجاد مؤسسه «تحقیق در ادبیات و زبان های خارجی» که در سال 1341 با هدف فراهم ساختن زمینه همکاری بین دانشمندان و محققانِ رشته های مختلف ادبیات و زبان های ایرانی راه اندازی شده بود، استاد همایی در کمیسیون های دستور زبان و کتاب شناسی این انجمن عضویت داشتند. علاوه بر این، استاد همایی در ده ها کنگره علمی و مراسم بزرگداشت و انجمن ادبی شرکت فعال داشتند که از جمله آنهاست: شرکت در کنگره فردوسی، ابن سینا، مولوی، رودکی، و ابوریحان بیرونی.
منبع: www.hawzah.net